موسيقي و زيبايي شناسي
در رابطه با موسيقي سه نظريهي زيبايي شناسي وجود دارد:
- موسيقي به مثابه زبان احساسات
- موسيقي به مثابه نماد احساسات
- ذات موسيقي صدا و حرکت است
برخي از پديدههاي طبيعي مانند صداي آب، وزش باد، صداي برگهاي درختان و … آواهاي طبيعي موسقي هستند. اين امر نشان ميدهد که موسيقي پديدهاي طبيعي است که در فطرت انسان و در تمام فرهنگها و جوامع وجود دارد.
تاريخچه زيباييشناسي در موسيقي
موسيقي يا موزيک توانايي برانگيختن احساسات را دارد و اين امر از بيش از دوهزار سال است که در همه جاي دنيا به اثبات رسيده است. اما درک اينکه چگونه چنين احساساتي را در انسان به وجود ميآورد کمي دشوار به نظر ميرسد. برخي از قديميترين نظريههاي غربي هنر را تقليدي از طبيعت خدا ميدانند. موسيقي قادر به توصيف اشکال و رنگهاي طبيعت نيست، ولي نقش به سزايي در تقليد اصوات موجود در عالم دارد. اما اين قالب هنري غيرمفهومي و غير تقليدي که مجموعهاي از اصوات نظام يافتهاست به نحو معيني تجربيات زيبايي شناسانهاي فراهم ميآورد که در ابعاد و مراتب مختلف داراي ارزش هستند.